یادداشت | اخلاق گمرکی؛ اخلاق سکولار
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مالک اشتر، در حالى که لباسی ساده بر تن داشت، از بازار کوفه مىگذشت. یکى از بازاریان او را دید، لباس او در نظرش خوار و حقیر آمد و به قصد اهانت به او، چیزى را به سویش پرتاب کرد؛ امّا مالک، با بى اعتنای گذشت.
به آن مرد گفتند: واى بر تو! آیا مىدانى که آن را به سوى چه کسى پرتاب کردى؟ گفت: نه. به او گفتند: این، مالک اشتر، امیر و فرمانده لشکرامیر مومنان(ع) است. مرد، بر خود لرزید و به سوى مالک رفت تا از او معذرت بخواهد؛ امّا او را دید که به مسجد رفته و به نماز ایستاده است. چون نمازش به پایان رسید، مرد بازارى بر پاهاى مالک افتاد و آنها را مىبوسید. مالک گفت: این چه کارى است؟ گفت: از آنچه کردم، معذرت مىخواهم.
مالک گفت: ترسى نداشته باش. به خدا سوگند، به مسجد نیامدم، مگر به قصد آمرزش خواهى براى تو. (تنبیه الخواطر،ج1)
اخلاق در گمرک
گمرک آذرماه1397، یک نماینده مجلس، یک کارمند وظیفه شناس، مرد کاپشن مشکی و واقعهای که شرح آن را در رسانهها دیدیم و شنیدیم.
با صرف نظر از اینکه:
نماینده مجلس در گمرک برای حل و فصل چه کاری رفته بود؟
نماینده مجلس چرا آن الفاظ زشت را به زبان جاری کرد و به کشورش و مردم توهین کرد؟
نمایندگان مجلس با چه منطق و توجیه اخلاقی به حمایت از همکار خود پرداختند؟
و چرا وقت یک جلسه مجلس شورای اسلامی،در این دوران حساس کشور ،صرف این مسئله میشود؟
و انتظار ما از نماینده مردم در جمهوری اسلامی
آنچه ما انتظار داشتیم از یک نماینده مجلس در تراز جمهوری اسلامی ببینیم ،این بود: «کارمند گمرک و مرد کاپشن مشکی برای عذرخواهی در پی نماینده مجلس میروند تا به نمازخانه گمرک میرسند و میبینند که نماینده مجلس به نماز ایستاده است بعد از پایان نمازش، کارمند گمرک و مرد کاپشن مشکی خود را روی پای نماینده میاندازند و شروع به التماس و عذرخواهی میکنند. نماینده مجلس میگوید نیاز نیست بترسید و نگران باشید من آمدم اینجا تا برای هدایت خودم و شما دعاکنم و از خدا برای خودم و شما طلب بخشش کنم. و بعد نماینده مجلس با الگوگیری از رفتار رهبر کشورش میگوید: من هم از شما معذرت میخواهم(درس خارج فقه رهبرانقلاب 13آذر97)»
اگر درصدد ریشه یابی این موضوع باشیم که چرا با وجود معارف والای اخلاقی در اسلام، باز هم در جامعه و در بین خواص و مسئولین شاهد سقوط اخلاقی هستیم، می بایست اخلاق سکولار را تبیین کنیم. در حقیقت گرایش مسئولین و جامعه به اخلاق سکولار، سبب انحطاط اخلاقی در کشور شده است.
از منظر اخلاق سکولار، اخلاق تنها بر اساس قوه ذهنی انسانی چون خرد، منطق و شهود اخلاقی تعریف میشود. در اخلاق سکولار، وحی، الهام و هدایتهای متافیزیکی -که منبع اخلاق دینی است- ارزشی ندارد. به بیان دیگر در اخلاق سکولار مرجعیت و وثاقت هیچ منبعی جز خود انسان پذیرفته نیست، و عقل خودبنیاد بشر مرجع نهایی ارزشگذاری اخلاقی است.
رویکردهای چون سودمندگرایی، نسبینگری اخلاق ذهنی و خودپرستی اخلاقی هم از اخلاق سکولار سرچشمه میگیرند.
اخلاق سکولاری، اخلاق را یک امر شخصی به حساب میآورد؛ از این رو هیچ کسی حق اظهار نظر درباره رفتار دیگری را ندارد. این مسئله موجب میشود که فاعل اخلاقی در مقابل دیگران هیچ احساس شرم و مسئولیتی نکند. اما در اخلاق دینی انسان هم در مقابل خدا و هم در مقابل دیگران مسئول است و حتی دین به ما میآموزد اگر هم رفتارهای ما از چشم دیگران پنهان بماند، از چشم خداوند پوشیده نمیماند.
افرادی با اخلاق سکولار، تاجایی متخلق هستند، لبخند می زنند و به دیگران احترام میگذارند که با اخلاق خوش بتوانند منفعتی برای خود کسب کنند یعنی فلسفه اخلاقی آنها سودمندگرایی است و همچنین فقط خود را شایسته ستایش و اخلاق نیکو میدانند در حقیقت معتقدند اگر احترام آنها شکسته شود فاجعهای برای اخلاق بشریت رخ داده است؛ در واقع این افراد دچار خودپرستی اخلاقی هستند.
در حکومت اسلامی انتظار می رود که مسئولین کشور متخلق به اخلاق اسلامی باشند، نگاه سودمندگرایی به اخلاق نداشته باشند، از فیلمبرداری و پخش کلیپ رفتارشان ابراز ناراحتی نکنند و خود را در محضر خدا بدانند و گمان نکنند اگر به آنها احترام گذاشته نشد و آنها مورد تعظیم و کرنش دیگران قرار نگرفتند پس فاجعه ای ملی اتفاق افتاده است و باید جلسه غیرعلنی در مجلس برگزار شود و از همه انتقام گرفت.
اخلاق انتقام جویی
یک مسئول متخلق به اخلاق دینی هرگز درصدد انتقام جویی و تشفای خاطر خود نسبت به کسانی که با او بداخلاقی کرده اند نیست، بلکه برای او دعا میکند و از خداوند هدایت همه انسان ها را میخواهد.
در سیره نبی مکرم اسلام(ص) آمده، ایشان هرگز به خاطر خود خشمگین نشد. همچنین داستان امیرالمومنین و عمرو بن عبدود نشان می دهد که خشم یک انسان متخلق به اخلاق اسلامی برای رضای خدا است نه کینه های شخصی.
یک مسئول متخلق به اخلاق دینی دچار خودپرستی اخلاقی نیست و خود را مرکز عالم نمی پندارد و به اصطلاح روانشناسی خودشیفته نیست به طوری که گمان کند همگان موظف هستند در مقابل او کمر خم کنند؛ بلکه به آرامی از مقابل توهین ها و بد اخلاقی های دیگران می گذرد.
یک مسئول متخلق به اخلاق دینی، سختی معذرت خواهی از زیر دستان را به خود می چشاند تا تلاش کند که اشتباهات خود را تکرار نکند، به عکس مسئولانی با اخلاق سکولار که مدام اشتباهات خود را توجیه می کنند و دست به فرافکنی میزنند تا نخواهند معذرت خواهی کنند.
و در پایان باید گفت شیرخدا و مالک اشترم آرزوست./918/ی702/س
محمدصادق ناطقی